فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

فاطمه نفس مامان♥♥♥

حالم خوبه باتو عزیزدلم

فاطمه وخیلی چیزها....

فکر کنم عکس نیازی به شرح دادن نداشته باشه. ولی بخاطر اینکه فکر نکنید دخملم داره گچ کاری میکنه صرفا جهت اطلاع عرض میکنم که این که در دستهای فاطمه است یک عدد نان خامه ای است که به این روز درآمده . البته بدانید که من اصلا همچین ریسکی نمیکنم که یک عدد نان خامه ای را بدون هیچ زیرانداز ورواندازی بدهم دست فاطمه این از شاهکارهای بابامجتبی است .حالا جالبه وقتی دیدم باباش داره باهاش کلنجار میره که شیرینی رواز دستش بگیره ومن خیالم راحت شد که حواسش به فاطمه است شروع کردم به عکس گرفتن که همسری کلی تعجب کرد از اینکه بنده قیل وقال نکردم چشمهاش داره باباشو دنبال میکنه که شیرینی رو از دستش گرفت اینجاهم نمایشگاه دفاع مقدس که فاطمه ...
6 مهر 1392

فاطمه در این روزها

  تصمیم داشتم دخترم تاهروقت که خواست شیرخشک بهش بدهم واز این یکی دیگه نگیرمش .آخه دخترم شیرمادر که نخورد گفتم اینو تا هر وقت خودش خواست بخوره. ولی انگار قسمت نبود یکی اینکه دیگه نان 3 نیست ونان 2جایگزین شده دوم اینکه سه شنبه که برای چکاپ خالش بردش دکتر (آخه من صبح سرکار بودم) گفت دیگه نباید شیرخشک بخوره .من و خاله از همون موقع دست به دست هم دادیم که این آخرین شیرخشک رو بهش ندیم آخه از تقریبا 2 ماه پیش فقط شبها شیرخشک میخورد.خلاصه از ما تلاش از فاطمه مقاومت در برابر ما .تا کسی میخواست بهش شیر بده من میگفتم از شیر تو یخچال بهش بده میفهمید بنای نه گفتن میزاشت نه نه نه .یعنی شیر خشک بده که بهش میگه مه مه .تصمیم گرفتم دیگه نگم از تو...
30 شهريور 1392

فاطمه وحساب پس انداز

دیروز بالاخره پس از 2سال برای دخملی حساب پس انداز باز کردم وکادوهای نقدی تولدشو براش پس انداز کردم .راستی کادوی من وبابامجی هم پول نقد به حساب فاطمه گلی ریخته شد .ایشااله همیشه حسابت پرپول باشه نفســــــــــم ...
27 شهريور 1392

فاطمه وهدیه تولد

این هدیه تولد فاطمه است که ازطرف دایی محمدش.  ممنون دایی جونم.دخترم میشینه توی ماشین دستشو از پنجره میبره تو میگه فرمون .عروسکاشم میشونه روی کامیون .داییشم منو دعوامیکنه میگه چرانذاشتی بزرگترشوبراش بگیرم حالا قراره بگیریم نمیدونستم دخملم انقدر ماشین سواری دوست داره اون چهره کنار کادر ،دایی محمد فاطمه است قربونش برم الهی    مبل کودک هدیه یه دونه خاله فاطمه، آجی زهراجونم ایناهم بقیه هدایا.حوله تن پوش وشام تولد(چلووکباب)ازطرف مامان جون وآقاجون(بابای خودم).صدهزارتومان هدیه مامان جون وآقاجون(بابای بابایی)فاطمه که پس انداز میشه توحسابش .بقیه هم از طرف عمو وعمه ها. از همگی ممنونم ایشااله جبران کنم....
26 شهريور 1392

تولد تولد تولدت مبارک

متولدین امروز اینم عکس دخملی در متولدین امروز . یه تشکرویژه از زهراجون(مامان آلماخانم) ویه زهراجون دیگه که لطف کردن و توی وبلاگشون تبریک گفتن تولد دخملمو  ممنون خاله زهراجونهام. و همه دوستهای عزیز وبلاگی که تولد دخترمو از چندروز جلوتر بهم تبریک گفتن ممنونم از همه خاله جونی ها .ایشاله عکسهای جشن تولد فاطمه که جمعه برگزار میشه رو در همین پست میزارم نوشته شده در92/06/20 ساعت 7/20 صبح سالروز تولد یه دونه دخترم محمدصالح عزبز تارا تیموری نگین آیدا جونم فاطمه ...
24 شهريور 1392

قشنگترین روز زندگی

       تو اين روزطلايي تواومدي به دنيا،وجودپاکت اومد،تو جمع خلو ت ما،توتقويمانوشتيم،تو اين ماه   و تواين روز،از آسمون فرستاد،خدايه ماه زيبا فاطمه جونم،همه هستی من،از صمیم قلب میگم، تولدت مبارک ایشااله200ساله بشی عزیزدل مامان وبابا                                       ...
20 شهريور 1392

دل نوشته مادر

تاریخ وبلاگو نگاه کنید  ولی فاطمه فردا تولدشه اول میخوام از پروردگارم تشکر کنم بخاطر تمام نعمتهایی که بهم داده ومخصوصا بخاطر فرشته کوچیکم فاطمه خانم. خدایا ذره ذره وجودم سپاس است از تو که این موهبت الهی رو به ما ارزانی کردی.خدایا دوستت دارم چون تو منو خیلی خیلی بیشتر دوست داری اینو از تمام لطفهایی که در حقم کردی فهمیدم .                خدایا هزاران هزار بار شکرت خدایا اگر یه وقتایی یه جاهایی بدقلقی کردم ببخش. اگر یه وقتایی یه جاهایی سراین فرشته کوچیکت داد  کشیدم ببخش.اگر یه وقتایی گفتم خدایا خسته شدم ببخش.اگریه وقتایی یه شبایی بابداخلاقی شیر درست...
19 شهريور 1392