سفر مشهد(2)
تو فرصت کمی که داشتیم فقط تونستیم بریم طرقبه اینجا پارک پونه است
فاطمه بااین ماکت ها که توی پارک بودن دوست شده بود باهاشون حرف میزد
عکس پایینی چالی دره است یه منطقه توی همون طرقله خوش آب وهوا وقشنگ آلاچیقی که توش نشستیم خیلی قشنگ بود از اطرافش هم قطرات آب میریخت پایین فاطمه عاشقش شده بود
فاطمه آش خــــــــور
مشغول بازی با دایی محمد بود اونم که تو دستشه تفنگ که داییش براش خریده
فاطمه جوگیر شده بود از حرم که آمدیم همش نماز میخوند
مشغول غذاخوردن فقط ببینید چندتا قاشق توی ظرفش گذاشته آخرش هم سالاد اولویشو نخورد
پـــــــــــــدر ودخـتــــــــــــــــــر پشت بازار امام رضا
عکس پایینی یه دونه داداشم محمد وفاطمه
فاطمه خانم روی لیوان
وبالاخره بازگشت که برعکس رفتن اصلا تاخیر نداشت فاطمه مشغول تماشای ابــــــــرها
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی