فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

فاطمه نفس مامان♥♥♥

حالم خوبه باتو عزیزدلم

فاطمه در سفر(نصف جهان)

1392/6/12 12:19
553 بازدید
اشتراک گذاری

پنج شنبه از کلاردشت از مامان جون وآقاجون وعمه و عمو جداشدیم وبهمراه خاله زهرا رفتیم به سمت اصفهان، شب رسیدیم خونه عمه من، اونجااون یکی مامان جون وآقا جون ودایی منتظرمون بودن


فاطمه خانم اخمو در باغ پرندگان اصفهان


 

ایناهم دوستای فاطمه در اصفهان هستن(نتیجه های عموی بابام) عرفان ومهدیار که فاطمه باهاشون کلی ذوق میکرد بعضی وقتا هم اذیتشون می کرد

 

شب آخرهم رفتیم باغ تو اصغر آباد اصفهان خیلی خوب بود دخملم کلی ذوقید

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

مامان تینا ورایان
12 شهریور 92 14:18
عزیزم در مورد سوالی که پرسیده بودی برای پست ثابتم اسلاید تصاویر گذاشتم
اسلاید درست کردنو که میدونم بلدی چون الان وارد اسکریپت اختصاصی کردی
اون کد رو که بعد از درست کردن اسلاید عکس گرفتی تو تنظیمات نباید وارد بشه چون اونجوری میاد تو قسمت امکانات جانبی..پست ثابت رو باز کن اون بالا گوشه سمت راست یه گزینه هست ریز نوشته (HTML)اونو بزنی یه پنجره باز میشه که اونجا کد رو میدی و تاییدش میکنی و میاد تو قسمت پست ثابت
امیدوارم توضیحاتم کامل بوده باشه اگه سوالی بود در خدمتم


مرسی عزیزم لطف کردی گلم
مامان تینا ورایان
12 شهریور 92 14:19
همیشه در سفر ایشالا خوش و خرم باشی فرشته ناز
مامان آلما
12 شهریور 92 16:06
فاطمه جونم حسابی بهت خوش گذشته هاایشالا همیشه به سفر و شادی و تفریح


بله خاله جونم جای شما خالی
الهام مامان علیرضا
12 شهریور 92 18:26
عزیز خاله سفر بی خطر
رسیدن به خیر

دلمون برات هزار تا تنگ شده بود!
به سرزمین مادری هم که سفر کردی؟!
راستی میخواستم بگم اخلاق شما به جنوبی ها بیشتر می خوره تا اصفهانی ها زهره جونم
اصلا فکر نمی کردم اصفهانی باشی
نه این که فکر کنی به اصفهانی ها جسارت کردم آاااا، نه، فکر کنم خودت متوجه منظورم شدی

سلام عزیزم دل منم براتون تنگ شده بود بله متوجه شدم خیلی ها بهم میگن خوب از بچگی اهواز بزرگ شدم دیگه خوی وخصلتشونو گرفتم

مامان پریسا
12 شهریور 92 23:54
خوش باشد عزیزم.
چه خوب ... حتما اصفهان کلی خوش گذشته

برای اون برنامه شرمنده عزیزم. به خدا یه دفعه ایی شد و من هم خیلی کار داشتم. فردای اون روز یادم افتاد که به شما خبر ندادم و خیلی ناراحت شدم.

ممنون عزیزم .واقعا خوش گذاشت جای شما خالی

اشکال نداره گلم ایشااله دفعه بعد
الهام مامان علیرضا
13 شهریور 92 12:31
سلام عزیزم
واقعا شدمنده ام
چند روز پیش هم از این اشتباهات کرده بودم
باور کن عمدی نبوده
فکر کردم تیک خصوصی رو زدی بازم شرمنده
رمز و عوض کن عزیزم
کاش برام می نوشتی که تیک نزدی تا حواسم و جمع کنم
منم این روزها گرفتاریم زیاد شده گیج شدم
ما هم نابود شدیم رفت خواهر!!!

اشکال نداره گلم چیز مهمی نیست
الهام مامان علیرضا
13 شهریور 92 17:32
زهره جونم این خانم که عکس هاشون و توی وبم گذاشتم هنگامه جون دوست من هستند. گرچه که برام مثل خواهرم می مونند.
مامان ملینا
13 شهریور 92 21:17
خانم خوش تیپه همیشه به گردش و تفریح.دوستون داریم.


ممنون.گلم.ماهم.دوستتون.داریم
مامان آلما
14 شهریور 92 13:50
سلام زهره جون. خوبی؟ یه سوال؟ شما واسه نظر گذاشتن توی وب آلما به مشکل بر نمی خوری؟ یعنی راحت باز میشه؟


نه.فقط.خیلی.خیلی.طول.میکشه.تابرام.بازبشه
مریم--------❤
14 شهریور 92 14:26
سلام عزیزم
چ خوب سفرامیدوارم خوش گذشته باشه


ممنون.عزیزم.جای.شماخالی
مریم--------❤
14 شهریور 92 14:26
ما هم رمز


آمدم.وبت.نظرات.بازنمیشه.رمز.بدم