فاطمه ،کیانا وبهار
دیشب افطار خونه عمو محمد فاطمه خانم بودیم .فاطمه که خیلی خیلی
خیلی این دختر عمو ودختر عمه رو دوست داره وبه کیانا میگه (نانا)
وبه بهار میگه (ببو).البته اونها هم خیلی تورو دوست دارن.
اینجا همگی داشتیم سعی میکردیم که فاطمه روبشونیم که البته
موفق هم نبودیم
کیانا وبهار پس از فرار فاطمه همچنان ژست عکس رو گرفتم (باریکلا)
وحالا فاطمه کجابود خودتون ببینید
دوباره تلااااااااااااااااش
ولی باز بی فایده
یه شب بعد افطار خونه عموی خودم دعوت بودیم باز من اصرارداشتم برای
عکس گرفتن ازبچه والبته دخملی خودم واین بهترین عکسیه که با
شیطنتهای فاطمه گرفتم
قربونه دخمله همیشه درحال فرارخودم برررررررررررررررررررم الهی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی