فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

فاطمه نفس مامان♥♥♥

حالم خوبه باتو عزیزدلم

فاطمه وبیحالی

1392/7/15 10:25
628 بازدید
اشتراک گذاری

اون دختر خانمی که میبینید بالای صفحه داره خنده زورکی میکنه که معرف حضورتان است واما....

فاطمه عزیزم  یه دو سه روزی که حال ندار بود مامانش هم به طبع مثل خودش بیحال بود یعنی بیشتر حالم گرفته بود .ناراحتجریان از اینقرار بود که چهارشنبه عصر فاطمه که خودش معمولا از خواب بیدار میشد ومیومد پیش من و قربونش برم میگفت ننام بمعنی سلام .دیدم از خواب بیدار نشد خوابوقتی نزدیکای غروب خودم بیدارش کردم دیدم هنوز میخواد بخوابه خمیازهولی چون میدونستم الان دیگه گرسنشه بیدارش کردم وغذا بهش دادم غذاهم که از خونه مامان اینا آورده بودم براش برنج ومرغ بود بهش دادم لقمه آخر رو از دهنش خارج کرد که یعنی دیگه سیر شدم منم اصراری نکردم برای خوردنش.تا رفتم ظرف بزارم توی آشپزخونه و آمدم دیدم وارونه خودشو انداخته روی بالشتش و خوابیده نگرانرفتم بلندش کردم گفتم مامانی چرا هی میخوابی دیدم گلاب به روتون تمام چیزایی که خورده بودو تحویلم دادزبان منو میگی تنها تو خونه دست وپامو گم کردم تنها کاری که کردم فاطمه رو بردم دست وروشو شستم دیدم هنوز بیحاله ناراحتروفرشی و روبالشتیو گذاشتم توی حمام فاطمه رو بلند کردم رفتم خونه بابا اینا حالا ساعت 8 شب. البته خونشون نزدیکه آخه میدونستم همسری حالا حالاها نمیاد خلاصه رفتم اونجا مامان بهش چای نبات و یه سری چیزها داد وگفت چیزیش نیست حتما رودل کرده بوده دیدم سرحال آمد وبازی کرد خیالم راحت شد لبخندشب باهمسری آمدیم خونه .

فردا صبح خداروشکر خودم خونه بودم بازم بیحال بود از خوب پانمیشد البته قبلش به مامانم گفته بودم بیاد باهم ببریمش دکتر آخه دکتر خودش 5شنبه ها صبح ها هم هست رفتم بیدارش کردم آمد سر یخچال وگیر داد آآآآآآآآآب بتقـــــــــــــا یعنی آبمیوه منم بهش دادم وقتی مامانم و بابام آمدن شروع کردن باهاش حرف زدنو وبازیکردن یهو آمد سمت من و گفت بگل یعنی بغلبغلمنم بغلش کردم چشمتون روز بد نبینه یهو مثل فواره آورد بالازبان توی گوش وکمر من منو میگی وارفتمتعجبنمیدونستم چکار کنم فقط خودمو تمیز کردم و باباباومامانم راهی شدیم  زنگ زدم دکتر خودش منشیش گفت دیر زنگ زدیو وازین حرفها دکتر داره میره گفتم تا چند دقیقه دیگه هست گفت 5دقیقه دیدم نمیرسم بردمش دکتر عمومی سر خیابونمون

آنجاهم غلغله بود نگران .فاطمه هم بیحال منم گریهگریهجالبه همشون دلشون به حالمون میسوخت ولی هیچ کدوم نوبتشونو بهم ندادنعصبانیمنم دفترچشو گرفتم به بابام گفتم بریم بیمارستان رفتم بیمارستانو بماند که تو راه چند بار با جیغ فاطمه رو صدا میکردم آخه خیلی بیحال بود ناراحت مجتبی هم که سرکاربود بهش خبر دادم خودشو رسوند بیمارستان دکتر که حال منو دید گفت خانم نگران نباش یه ویروسه که آمده اکثر بچه ها گرفتن وباید علاوه بر اینکه آب هاتونو با تصفیه خانگی تصفیه میکنید بجوشونی آخه من تازه از 2سالگی به فاطمه دیگه آب جوشیده نمیدادم  ولی تصفیه بخاطر آب بد اهواز همیشه استفاده میشه .خلاصه خدامیدونه چه بر سر م آمد توی این سه چهار روزه یه قطره ویه شربت هم داد که فقط یه وعده دادم به فاطمه وخداروشکر خوب شد چون گفت اینا فقط برای شکم درد وبالا آوردنشه وقتی خوب شد دیگه نده .

خدایا بازم شکــــــــــــــرت که فرشتم دوباره سلامت شد 

این عکسها رو دیشب که این بازیه فکری رو که قبلا براش گرفته بودم باهاش سرگرم بود گرفتم

فداش شم داره دوندونه(هندونه) رو نشونم میده

اوتیکه هایی که میبینید پاره شده فاطمه خانم حدود سه چهار ماه پیش، که بلد نبود بزاره سرجاهاشون میخوردشون البته حالا هم بعضی وقتا که حوصلش سربره میخوردشون

 

اینم پایان ماجرا چرا فکر میکنه که باپاهاش میتونه اینارو خوب جاگیر کنه نمیدونمنیشخند

 


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان فاطمه زهرا
15 مهر 92 15:45
شکر خدا به خیر گذشت . ایشالله که همیشه سلامت باشه خانمی اپم دوست داشتی به ما سر بزن در ضمن دوست داشتی رمز هم بده


ممنون گلم الان میام حتما عزیزم
مامان آلما
15 مهر 92 15:46
آخیییی عزیزم. خدا نکنه مریض شی قربونت بشم من
حالا خوب خوب شدی؟


ممنون خاله جونم.خدانکنه عزیزم.
بله خوب خوبم ولی مامانم هنوز بااحتیاط بهم غذا میده میترسه
مامان فاطمه کوچولو
15 مهر 92 21:13
آخیییییییییییییی نازی . چقدر ناراحت شدم. دقیقا می دونم چی کشیدیناما خدا رو شکر که خوب شده.
روی ماه عسلی نانازتون رو جای من ببوس


ممنون عزیزدلم
مامان نرگس
15 مهر 92 22:11
نازی چی کشیده عزیزم. ایشالا دیگه پیش نیاد و همیشه سلامت باشه.
حالتونو درک میکنم منم یه بار پارسال که نرگس همینجوری شده بود خیلی ترسیدم وکلی نذر و نیاز کردم که خوب بشه بچم کلی هم ضعیف شد


ایشـــــــــــــــــاله .همه فرشته ها سلامت باشن .واقعا فرداش که بردمش خونه مامانم گفت چقدر آب شده بچه
مثل هیچکس
15 مهر 92 23:33
فردا روز کودکه . عزیزم روزت مبارک .


ممنون عزیزدلم همچنین بر آقامحمدگلم
مامان پريسا خانوم
16 مهر 92 1:11
خدا رو شكر به خير گذشت دركت ميكنم براي پريسا هم يكبار اتفاقي مشابه فاطمه جون افتاد واقعا خيلي ناراحت بوذم بازم خدا رو شكر زود خوب شده


واقعا هزار بار شکر.بله خداروشکر زود خوب شد
مهدیه ( مادر دختری)
16 مهر 92 9:00
هزار ماشاله با هوش کوچ.ولوووووووووووووووووووو


ممنون خاله مهدیه جونم
عمه ی آتنا
16 مهر 92 10:48
این خنده هایی که طعم عسل می دهند و قلب آسمان را آب می کنند ، ای کاش همیشه در چهره هایتان باقی بمانند !

روز کودک مبارک . . . فاطمه جووونم روزت مبارک


ممنون عزیزم .مرسی عمه جون
مامان سهند و سپهر
16 مهر 92 11:16
آخي خدا بد نده
خيلي سخته بچه مريض ميشه آدم دل و دماغ نمي مونه براش
بازم خدا خير بده به پدر و مادر مهربانت كه همراهت بودند
خداروشكر كه بهتر شد فاطمه خانم خوشگل.
ببوسش.



ممنون عزیزم .واقعا من همیشه شرمندشونم
ممنون گلم
مامان تینا و رایان
16 مهر 92 12:07
ای واااای چی کشیدی مامانی خدارو شکر که خوب شده الان راستی روز کودک بر کوچولوی نازت مبارک



واقعا خداروهزاربارشکر
ممنون خاله شادی جون همچنین بر تینا ورایان عزیزم
مامان امیررضا
16 مهر 92 12:50
فاطمه جونم خدا بد نده انشالله همیشه سلامت باشی.
انشالله همه فرشته های کوچولو از مریضی دور باشن.
می دونم مامانی چی کشیدی چند وقت پیش که امیرم مریض بود دور از جون همه بچه ها خیلی برام سخت بود که بیحالیش رو ببینم .
این گل ها برای فاطمه جون


ممنون خاله مهربونم
الهی آمیـــــــــــــن
مرسی عزیزم
مامان فاطمه
16 مهر 92 16:03
روز جهانی کودک رو به گلم تبریک می گم.


ممنون خاله عزیزم
مامان فاطمه کوچولو
16 مهر 92 21:41
هر کودک ، گلدانی ست که از زیباترین گل های معطر ، خانه ها را به نزدیکت ترین بهارها گره زده است . عزیزم روزت مبارک



ممنون عزیزدلم
مامان پريسا خانوم
17 مهر 92 0:52
وای مــــردم! روزِ ناز کودک است

روز سرمســـــتی و ساز کودک است

کودک است آییــــنه ی دل را صفا

کودک است محصـــولی از عشق ووفا






ممنون خاله مهربون


زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
17 مهر 92 4:34
````````````````````````````````00
`````````````````````````````1¶¶¶¶¶¶¶
````````````````````````````¶¶111111¶¶```01¶¶¶¶¶¶
````````0``````````````````¶¶11111111¶¶¶¶¶¶10```¶¶
``````¶¶¶¶¶¶¶10```````````¶¶1111111111¶¶````````0¶
`````¶¶````01¶¶¶¶0`11¶¶¶¶¶¶11111111111¶¶11```````¶0
````1¶`````````0¶¶¶¶¶100`1¶11111111111111¶¶¶1¶¶¶¶¶¶0
````¶¶```````````````````0¶1111111¶11111111¶¶111111¶¶
````¶1````````````````````¶¶111111¶111111111¶¶11111¶¶
````¶¶````````````````````0¶¶¶¶¶¶¶¶¶1111111¶1111111¶¶
````0¶¶0`````````````````````01100`0¶¶¶¶¶1¶¶111111¶¶
````¶¶0``````````````````````````````011¶¶1111111¶¶
```¶¶0```````````````````````````````````¶¶¶111¶¶¶¶
``0¶1`````````````````````````````````````0¶¶¶¶100¶¶
``¶¶``````````````````````````````````````````````1¶1
``¶1```````````````````````````````````````````````¶¶
`0¶0```````````````````````````````````````````````0¶0
``¶0````````````````````````````````````````````````¶¶0
``¶1`````````010````````````````````````````````0¶¶¶¶¶1
¶¶¶¶1¶¶0````0¶¶¶0`````````````````````1¶¶0``````````¶¶
``0¶0````````¶¶¶0`````````````````````¶¶¶¶``````````¶1
```¶¶`````````0``````````011110```````1¶¶````````01¶¶11
`1¶¶¶¶¶``````````````````¶0``0¶````````````````````¶¶
1¶¶¶1¶¶``0``00```````````011110`````````111110`000¶¶¶¶¶
¶1011¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶1`````````````````````¶¶10001¶¶1¶¶¶¶¶¶¶
101¶¶10¶¶```````¶¶¶¶¶¶¶10````````11¶¶¶¶````````¶¶101101
01¶111¶¶`````````¶11111¶¶¶¶0``1¶¶¶¶¶¶¶0`````````¶000010
110011¶0``````0`1¶11111111¶¶¶¶¶1111111¶100``````¶10¶101
1101¶0¶¶````0¶¶¶¶1111111111111111111111¶¶¶¶0``0¶¶101111
¶¶01¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶11111111111111111111111111111¶¶¶¶1¶¶01¶¶1
000001¶111111111111111111111111111111111111111111¶101¶0
¶¶¶¶¶¶¶111111111111111111111111111111111111111111¶¶¶110
¶¶¶¶11¶11111111111111111111111111111111111111111¶¶01¶¶¶
000¶10¶¶1111111111111111111111111111111111111111¶10001¶
¶¶1¶¶10¶¶11111111111111111111111111111111111111¶¶0100¶¶
1100¶¶¶1¶¶111111111111111111111111111111111111¶10000¶¶¶
````¶¶111¶¶¶11111111111111111111111111111111¶¶¶111¶¶¶00
````¶¶00001¶¶¶11111111111111111111111111111¶¶111¶11¶0
````0¶¶00¶¶¶11¶¶1111111111111111111111111¶¶¶¶00001¶1
`````0¶¶¶¶`````1¶¶¶1111111111111111111¶¶¶0``1¶¶1¶¶0
```````¶¶````````1¶¶¶111111111111111¶¶¶0``````¶¶
```````1¶``````````0¶¶¶11111111111¶¶¶0````````0¶
````````¶1````````````1¶¶111111¶¶¶1```````````0¶
````````0¶¶10````````````1¶11¶¶0`````````````0¶1
``````````01¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶11¶¶¶¶¶111¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶0


وای مــــردم! روزِ ناز کودک است
روز سرمســـــتی و ساز کودک است
کودک است آییــــنه ی دل را صفا
کودک است محصـــولی از عشق ووفا
روزت مبارک عزیز دلم

ممنونم عزیزم همچنین بر ایلیای عزیزم
الهام مامان علیرضا
17 مهر 92 13:32
واااااااااااای درکت می کنم زهره جون


منم تا به حال دو بار به این مصیبت افتادم


علیرضا خیلی حالش بدتر بود


خدا رو شکر که بهتر شده


علیرضا بعد از اینکه حالت تهوعش خوب می شد باز هم تا دو هفته بد غذا بود





راستی گریه می کردی؟ نیست که پدر مادرت اونجا بودن شما هم خودتون و لوس می کردید والا بچه های ما غربت نشین ها وقتی مریض میشن ما اصلا گریه نمی کنیم!!


نیست که ناز کش نداریم






وای بمیرم الهی خداایشااله تن همشونو سالم نگه داره همیشه.


نه بخدا بخاطر لوسی نبود از اینکه هیچ کاری از دستم برنمیومد گریه میکردم حتی تو مطب دکترم وقتی خواستم بگم چشه زدم زیر گریه دکتره هی دلداریم داد گفت نترس چیزی نیست





ولی واقعا راست میگی غریبی خیلی سخته .آخه من تامشکلی پیش میاد دست به دامن مامانم میشم






خاله شیدا و روشا
18 مهر 92 18:06
سلام مامان جونم الهی بمیرم واسه فاطمه جونم,بچه ها مریض که میشن خیلی خیلی دلم براشون میسوزه خدا رو شکر که حالش خوب شده؛مامان خانومی شما هم جلو بچه دیگه گریه نکن,خب فاطمه جون میترسه دیگه
مامان فاطمه کوچولو
18 مهر 92 19:03
سلام مامان فاطمه
نگران شدم. نیستی و کم پیدایی. فاطمه جون خوبه


سلام عزیزم
آخرهفته ها کمتر میا م همه خوبیم عزیزم
ساره دختر خاله نفس
19 مهر 92 13:15
سلام من از شما معذرت میخوام چون 2هفته دیگه عکسای تولد نفس حاظر میشه.ولی قول میدم تا حاضر شد بزارم.مرسی
مامان پریسا
19 مهر 92 19:13
وای چه بد من هم وقتی پریسا بالا بیاره خیلی دست پا چه میشم.

خدا رو شکر که مشکل برطرف شد.اره عزیزم اینجا خیلی باید مراقب باشیم.

پریسا هم این روزا مریض شده.


خدانکنه ایشااله بلاش دوره. زووووووووود خوب بشهایشااله
مامان پریسا
19 مهر 92 19:14
پریسا هم از این بازی های فکری داره. خیلی هم دوستش داره



چه جالـــــــــــــب
zahra
21 مهر 92 19:27
سلام عزیزززززممممممممم....
ای جووووونممم...اجی زهرهههه...فاطمه ام....عشقمممم...
الهی فداااات شممممممممم
چقدررررررررر دلم برات تنگ شدهههه بود اجییییممم...
دسترسی ب نت نداشتم اجی حالا هم ک اومدم نینی وبلاگ واسم وا نمیشه ولی کلا وبمو تغییر دادم رفتم یه جای دیگه.بیا اون ور قربونت برم.فاطمه گلی رو هم سفتتتتتتتتت ببوس بگو خیلی دوست دارم نفسسسسسم


سلاااااااااام زهرای گلم .ماهم خیلی دل تنگتیم .حتما میااااااااااااام.بووووووووووووووووووووس برای زهرای نازنینم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
2 آبان 92 3:05
این بازی فکری چه طوره راضی هستی ازش


عالیه میام بهت میگم .فاطمه همه میوهار وازروش شناخت