آبانی که گذشت
سلاااااااااااام به روی ماه دوستان گلم در این دنیای مجازی چقدر دلم برای اینجا تنگ شده بود دلم برای حرفای مادرانه حس های شبیه بهممون تنگ شده بود دلم برای شیطنتا وشیرین کاری های تک تک دسته گلهاتون تنگ شده بود
بگم از آبانی که گذشت که سراسر مناسبت بود برای من .یازده آبانماه هفتمین سالگرد ازدواجم و دوازدهم آبان سی امین سالگرد تولدم بود که توسط خواهرم وهمسرم ودخملم سورپرایز شدم
گچ دست مامانم بلاخره روز اول آذر ماه بعداز گذشت دوماه آتل وگچ باز شد والان داره مراحل فیزیوتراپی رو میگذرونه
از تک تک دوستای گلم که جویای حال مامانم بودن سپاسگزارم
دخملم ماشااله ماشااله باپرحرفی هاش گاهی اوقات سر مامانشو میخوره و همیشه بهم تاکید میکنه که اون یکی هم که میری سرکار زود بیا (منظورش فرداست)
فاطمه وقتی عازم بیرون رفتن باباباش است وهیچ میلی برای عکس گرفتن ندارد
کیک تولد بنده نوشته روی کیک توسط دخملی انتخاب شده است
نقاشی که در تصویر میبینید یک عدد عروس بهمراه آقا داماد وهمراهان عروس میباشد که فاطمه علاقه شدیدی به کشیدن تقاشی باموضوع عروس دارد
نقاشی بالا درست کپی نقاشی است که برای فاطمه کشیدم وفراموش کردم از اون عکس بگیرم بعداز چند دقیقه فاطمه نقاشی بالا را نشونم داد وگفت مامان مثل نقاشی تو کشیدم تمام نقاشی را مو به مو کشیده حتی گل های رنگارنگ کوچک را درست مثل نقاشی من کشیده ورنگ کرده