چهارسال ونیمگی
دنیای کودکانت عجب شیرین است یک عالمه عروسک باخودت بغل میکنی وبه خاله ات میگویی من، مامان عروسک هاهستم ،مرا با بچه هایم بغل بگیر
سازهای زیبا هنر دست دخمل طلا
بمناسبت تولد بابا مجتبی(هجدهم بهمن ماه) کیک تهیه کردیم وفاطمه بیصبرانه منتظر گذاشتن فشفشه ها روی کیک است وبه اصرار فاطمه کیک باید روی زمین قرار بگیرد
عکس سمت چپ:یک فاطمه خانم شمشیر باز است. به تقلید از کارتن سه شمشیرزن که هرسه تای آنها دختر خانم هستن ، فاطمه خانم نیز کلاهی برسر وباشمشیرش مادر بینوایش را هدف قرارداده ومامانش در آخرین لحظه عکس گرفته است.
وقتی ظرف غذای بابامجتبی از دست فاطمه خانم در امان نیست وفاطمه با دست وسرو کله درون ظرف غوطه ورشده واصلا تمایلی به ثبت این عکس زیبا ندارد ورویش را از ما برمی گرداند(چون ماشین درحال حرکت بودکیفیت عکس خوب نشده)
عکس سمت راست فاطمه است که درافق ودر روی ریل قطاردرحال ناپدید شدن است ومامانی که حال بلند شدن برای عکاسی ندارد واز فاصله دور عکس را گرفته است
عکس سمت چپ هم فاطمه بهمراه مامان وباباش