استقبال وخیلی چیزهای دیگه
بلاخره مسافرامون بسلامتی آمدن وماخیلی خوشحال شدیم
تو این مدتی که مامان اینا نبودن تنها مونس دایی محمدمابودیم، یه روز که دایی جون خونه مابودبرا دخملی سفارش تراشه های الماس دادومارو کلی خوشحال کرد آخه خودم قصد داشتم براش بگیرم عکس بالا : فاطمه ویه دونه داییش
فاطمه درحال وارسی هدیـــــــــــــــــه
دایی محمد متشــــــــــــــــکرم
آموزش رو شروع کردیم برا دخملی البته کتاب اولشو تقریبا باهاش کار کرده بودم ولی حالا به ترتیب شروع کردیم
جهت دیدن استقبال از مسافران لطفاًبفرمائید ادامه مطلب
آماده برای استقبال از مسافران
پنج شنبه 92/12/22 تولد خاله زهرا (یه دونه خاله فاطمه ) بود قرار بود مراسم مفصلی بگیریم ولی به خاطر وجود میهمانان عزیز که برای زیارت قبولی آمده بودن نشد
این کیک خوشمزهاز طرف فاطمه برای خاله جونش البته کادوی ما محفوظ بودا
خواهر عزیزم ایشااله هزاران سال زنده باشی دوستت دارم زیاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااد
اینم سوغاتی دخملی که مامان جون اینا زحمت کشیدن براش آوردن ممنونم
اون کله عروسکه به محض رسیدن به ایران توسط فاطمه کنده شد