فاطمه ما یه مورچه داشت
این مورچه ای که بالا مشاهده میکنید و قدش از بنده هم بلندتره به
دیوار اتاق فاطمه خانم آویزون بودکه طبق معمول پس از خروج بابامجتبی
از خانه وبه دنبال آن گریه فاطمه از دیوارکنده وبه فاطمه خانم داده
شد(طولانیه بیا ادامه مطالب )
تلاش برای بغل کردن مورچه (که فاطمه بهش میگه مومه)
اگر فکر کردید خودش گذاشت توی تاب سخت در اشتباهید
حالا فاطمه میخونه تاب تاب تاب
قربونت برم الهی خسته شدی نشستی روزمین اصرارکه مومه هم
بشینه پیشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی