فاطمه در روزهای سرد زمستان
نمیدونم شایدحال وهوای زمستون منوگرفته حس وحال آپ کردن نداشتم دختر قشنگم این روزها بخاطر سرماخوردگی دخملی بیشتر توی خونه هستم البته خونه بابام اینا آخه شبها خیلی بلنده ما هم حوصلمون سر میره توی خونه، پس بنابراین میمونیم همون خونه بابا اینا تاشب که بابا مجتبی بیاد همراه با شام (مامان جون پز )بریم خونهاین سوژه ها هم از خونه مامان جون شکار شده .راستی هفته پیش که دخملی رو برای سرفه هاش بردم دکتر گفت که پرده گوشت که به مدت 1سال همیشه ملتهب وقرمزبوداصلا التهاب نداره و خداروشکرخوب شده پس نتیجه میگیریم مشکل همش از مکیدن شیشه شیرت بود خدا پدر خانم دکتر (که پزشک عمومی هم بود )روبیامرزه که گفت از شیشه بگیرش مکیدن به پرده گوشش فشار میاره دقیقا الان نزدیک 2ماهه که گرفتمت و گفت گوشت خوب خوب شده بعضی وقتا نباید به متخصصان اکتفا کرد پزشک دخملی فوق تخصص اطفال بود چقدر نوار گوش وآنتی بیوتیک برای دختر قشنگم نوشت ولی یه بار این پیشنهاد وبهم نداد
الهی فداش شم یعنی پیرمرد شده اونم عصاشه دستش (این عینک خاله زهراست که شیشه هاشو درآورده تقدیم کرده به فاطمه خانم )
اینم چادر نماز و مقنعه ای که مامان جون اعظم وخاله زهرا برات درست کردن
ممنونم مامانی وآجی گلم