فاطمه باکیف وکفش خاله

منم با الما همین مشکلو دارم. فقط اون میره سر کیف مامان جونش و وقتی میگم نکن میگه من تیف مامان ژون نیگا بتنم

---

وای دخمله تو خیلی ناز حرف مینه دوسش دارم هوارتا

سلام
وبلاگ فاطمه جون چه خوشگل شدههههه،حباب هاش ميتركه گل ميشه،خوشم اومد خيلي،حباب بازي خيلي خوبه،بجاي اينكه وبلاگ رو بخونم اولش يه خرده حباب بازي كردم
خب پس همه بچه ها عادت دارن برن سر كيف خاله هاشون و دار و ندارشون رو بريزن بيرون،الهي جان،نميدونم چرا بچه ها اينقدر مشتاقن اداره برن
شيي از خداشه من باخودم ببرمش سركار
چشم خوشگل منو محكم بماچ از طرف من

---

سلام عزیزم.نظر لطفته اتفاقا خیلی مایل بودم ببینم خوب شده یانه مرسی که نظرتو گفتی. حباب بازی خوبه خوده فاطمه هم وقتی باموس حباباشو میترکونم میخنده
آره خاله همه خاله ها باهم همدردن .دختر من صبح تا شب داره میره اداره.اینم یه بوس محکم برای خاله زهره جونم وشیداجون و روشاجون

---

سلام وبلاگ زیبایی داری
امیداوارم زندگی خوبی رو در کنار دختر خوشگلت داشته باشی خوشحال می شم بهم سر بزنی من لینکت می کنم

---

سلام ممنونم.حتما میام