فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

فاطمه نفس مامان♥♥♥

حالم خوبه باتو عزیزدلم

مهارتهای فاطمه خانم در21 ماهگی

1392/11/6 15:09
804 بازدید
اشتراک گذاری

امروز به مناسبت بیست ویکمین ماه زندگیت تصمیم گرفتم مهارتها وداشته هایت را ماندگارکنم .  

       

عزیزکم به حساب خودم 14 دندان داری یعنی دقیق نمیزاری ببینم.

از پله ها اگر اجازه بدم راحت بالا میری.

هرکلمه ای را که دوبارتکرارکنم به زبان میاری البته اگر حرف سختی توش نباشه مثلا  قرمر را نمیتونی بگی ولی زرد وآبی رو راحت میگی .فامیل درجه یک را میشناسی وراحت بیان میکنی ازجمله:

مامان (مامان ،مامان جونها)...میگم زهره میگی مامان

بابا(بابامجتبی ،آقاجونها) ...میگم مجتبی میگی بابا

داوو(دایی) ...وقتی میگم محمد (اسم داییت) میگی داوو

آنه(خاله) ...میگم زهرا میگی آنه

عمووو،عمه... آنا (کیانا دخترعمو) ببوو(بهار دخترعمه)

بوووه(هرچیز وحشتناک)

نگاه به آسمون میکنی میگی ماه

ام م (شیر وهمه چیزهای خوردنی)

بوس های آب دار ومحکم 

اقد(قند)    اقدون(قندون)

آن آن  (ماشین ،موتور،دوچرخه

بابو (بارون)

دست (دستت دردنکنه به معنی تشکروقدردانی)

ددر(دکتر)

اندون(هندوانه)

شعر یه توپ دارم قلقلی رو که برات میخوانیم آخر قافیه هارو بیان میکی

کتاب دستت میگیری شروع به خواندن میکنی ولی قربونت برم جمله هاتو فقط وفقط خودت میفهمی

صدای اذان روکه میشنوی  میگی ادان

آب بتقااا هم که اصطلاح معروفته بجای آب پرتقال

تمام داعضای بدنت رومیشناسی واشاره میکنی اسم بعضی ها هم میگی مثل مو چشم(چش) گوش(گیش) دس(دست) پا

 وقتی چیزی خیلی داغ یاخیلی سرد باشه درهر دوصورت از نظر فاطمه داعهخنده

وقتی خدای نکرده جاییت درد میکنه دست روش میزاری ومیگی درد درد

آغا (آشغال)

اتره  (قطره)

و ............ خیلی چیزای دیگه که الان حضور ذهن ندارم برات بنویسم قشنگم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان آلما
20 خرداد 92 16:39
ناژی دخملی شیرین ترین دوران بچگی فکر کنم همین سنه چون هرروز یه کلمه و کار جدید یاد میگیرن


آره واقعا درست میگی هم برای ما شیرینه هم اونا خداهمه فرشته های کوچیک رو حفظ کنه
الهام مامان علیرضا
20 خرداد 92 16:51
وای عزیزم
چقدر زیبا صحبت می کنی
متاسفانه علیرضا هنوز خوب صحبت نمیکنه
آفرین به شما دخملی ناز



خاله ممنونم منم همنوز جمله نمیگم فقط کلمه میگم خاله ناراحت نباش انقدر حرف بزنه علیرضاخان که خودت خسته بشی
مامان پریسا
20 خرداد 92 23:34
وای وای ماشالله به این شیرن عسل خانمممممممممممممممممممممممموقع حرف زدن فقط باید قورتش داد

خصوصی


ممنونم خاله خانمی .دوستت دارم