مهارتهای فاطمه خانم در21 ماهگی
امروز به مناسبت بیست ویکمین ماه زندگیت تصمیم گرفتم مهارتها وداشته هایت را ماندگارکنم .
عزیزکم به حساب خودم 14 دندان داری یعنی دقیق نمیزاری ببینم.
از پله ها اگر اجازه بدم راحت بالا میری.
هرکلمه ای را که دوبارتکرارکنم به زبان میاری البته اگر حرف سختی توش نباشه مثلا قرمر را نمیتونی بگی ولی زرد وآبی رو راحت میگی .فامیل درجه یک را میشناسی وراحت بیان میکنی ازجمله:
مامان (مامان ،مامان جونها)...میگم زهره میگی مامان
بابا(بابامجتبی ،آقاجونها) ...میگم مجتبی میگی بابا
داوو(دایی) ...وقتی میگم محمد (اسم داییت) میگی داوو
آنه(خاله) ...میگم زهرا میگی آنه
عمووو،عمه... آنا (کیانا دخترعمو) ببوو(بهار دخترعمه)
بوووه(هرچیز وحشتناک)
نگاه به آسمون میکنی میگی ماه
ام م (شیر وهمه چیزهای خوردنی)
بوس های آب دار ومحکم
اقد(قند) اقدون(قندون)
آن آن (ماشین ،موتور،دوچرخه
بابو (بارون)
دست (دستت دردنکنه به معنی تشکروقدردانی)
ددر(دکتر)
اندون(هندوانه)
شعر یه توپ دارم قلقلی رو که برات میخوانیم آخر قافیه هارو بیان میکی
کتاب دستت میگیری شروع به خواندن میکنی ولی قربونت برم جمله هاتو فقط وفقط خودت میفهمی
صدای اذان روکه میشنوی میگی ادان
آب بتقااا هم که اصطلاح معروفته بجای آب پرتقال
تمام داعضای بدنت رومیشناسی واشاره میکنی اسم بعضی ها هم میگی مثل مو چشم(چش) گوش(گیش) دس(دست) پا
وقتی چیزی خیلی داغ یاخیلی سرد باشه درهر دوصورت از نظر فاطمه داعه
وقتی خدای نکرده جاییت درد میکنه دست روش میزاری ومیگی درد درد
آغا (آشغال)
اتره (قطره)
و ............ خیلی چیزای دیگه که الان حضور ذهن ندارم برات بنویسم قشنگم.