فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

فاطمه نفس مامان♥♥♥

حالم خوبه باتو عزیزدلم

گوشواره هااااااااااااااا

1393/2/10 12:13
1,103 بازدید
اشتراک گذاری

2سالگی فاطمه جونم بود که گوشاشو سوراخ کردم بدون هیچ مشکلی از خود راضی

(اولین گوشوارها درسن دوسالگیبغل)

بعداز یک هفته که گوشوارهای طلا رو گذاشتیم توی گوشش موقع حمام دادنش خاله زهرا متوجه میشه که پایین گوشواره ها تیز بوده ووگردن فاطمه جونمو زخم کرده ناراحت

(تولد 2سالگی وگوشوارهایی که گردن دخملی رو زخم کردنشاکی)

گوشوارها رو درآوردیم این سری براش حلقه ای خریدم که یکیشو براحتی گذاشتیم ولی برای دومی فاطمه دیگه اصلا اجازه نداد که بزاریمبامن حرف نزنبعداز چندروز هم که با هزار زحمت امدیم بزاریم گوشش خون آمدگریه وکلا بیخیال گوشواره شدم آخوفاطمه خانم تا تقریبا 6ماه فقط یکی از گوشهاش  گوشواره  داشتخندونک وسوراخ اون یکی گوشش بسته شد غمگین

(شب یلدا 92 فاطمه فقط یه گوشواره حلقه ای تو گوشش بود دقت کنیدچشمک)

تا دو روز مونده به عید که در یه تصمیم یهویی که دختر عمه فاطمه (هلنا)که دوماهش بود میخواست گوشاشو سوراخ کنه منم تو بازار دم عید مشغول خرید بودم ومیدونستم باباومامانم اینا که فاطمه هم پیششون بود میخواستن برن دکتر گفتم فاطمه هم ببرید گوشاشو سوراخ کنید به من زنگ بزنمامانم گفت ولش کن بچه رو گناه داره من وخالش اصرار پشت تلفن که نه برا عید زشته یه گوشش گوشواره داشته باشهنیشخندخلاصه شب رفتم خونه دیدم بلهههههههه گوش دخملی سوراخ شده ویه گوشواره ازهمون بدلی ها تو گوششه چشمکبه من میگن یه مادر نمونه بایه تلفن گوشهای دخترمو سوراخ کردم نیشخندحالا بعدازیک هفته باید گوشوارشو میزاشتم که اصلا حلقه ای ها رو نمیزاشت بزارم مامانهایی که بچه همسن فاطمه دارن میدونن که بچه ها تو این سن چقدر لجوج میشن .خلاصه خاله زهراش در یک اقدام پیروزمندانه گوشواره مامانمو گذاشت تو گوش فاطمهاز خود راضیتا سوراخ گوشش یکم باز بشه حالایه گوشش حلقه ای بود مال همون 6ماه پیش. یکیش گوشواره آویزی مال مامانمخنده.

(ایام عید 93 یه گوش فاطمه گوشواره  آویزی اون یکی حلقه ایخندونک)

 یه شب که عمم امده بود خونه مامانم اینا وفاطمه باهاش خیلی رودرواسی داره خاله زهرا به عمم گفت بیا اون گوشواره حلقه ای رو از گوش فاطمه دربیار تا ببریم هردورو براش عوض کنیم وخاله زهرا باکمک عمه اینکارو کرد وحالا هردوگوشش آویزیهای مامانم بودن چون خیلی سبکتراز گوشوارهای ما بودن بی حوصله

(سیزده بدر 93 وگوشوارهای مامانجون تو گوشش دخملیزیبا)

تا شب ولادت حضرت زهراکه رفتم طلافروشی النگوی فاطمه رو درست کنم چون یه کوچولو شکسته بود ولی متاسفانه مثل النگوی خودش پیدا نکردمو وبراش یه تک پوش خوشگل ویه جفت گوشواره نانازی خریدیم بغلحالا کی اینارو بزاره تو گوش فاطمهنگرانجالب که تو طلافروشی فاطمه هم همراه من وخاله زهرا بود وقتی طلافروشه میگفت گوشواره برا کی میخواید فاطمه میگفت برا مامان جونمدروغگوتو خونه هم گوشوارها رو گذاشتیم تو گوش مامان جونش شاید حس حسادتش برانگیخته بشه بهش میگفتم مامانجون گوشوارهای تو رو کرده گوشش هی میگفت به به اوشگلننیشخندخلاصه اینکه گوشوارها رفت تو گوش فاطمه البته باز زمانی که بنده سرکاربودمغمگین آخه به قول خواهرم هی کارشکنی میکنم خندونک.

(گوشوارهای جدید فاطمه بهش میگم اونطرفو  نگاه کن از گوشوارت عکس بگیرم اینطوری نگاه میکنهخندونک)

بوس دخملم موهاش هم کوتاه کرده بغل

از نمایی دیگربوس

اینم از پروژه گوشوارهای فاطمه خانم ببخشید طولانی شد چشمک

پسندها (2)

نظرات (28)

ساینا مامان آریان نهال نیوشا
10 اردیبهشت 93 12:58
سلام 2 سالگیت مبارک
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
عزیزم 2سالگیش 6ماه پیش بود
مامان
10 اردیبهشت 93 14:02
مبارکش باشه ولی کاش از النگوش هم یه عکس میزاشتی خدایی داستنانی داشتین با این گوشواره ها راستی زهره جون اگه ارشیتکت میشدی بهتر میشد چون اینهمه پروژه در دست اجرا داشتی ،یکی شیر گرفتن یکی پوشک حالا هم گوشواره
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
یادم رفت بزارممدام هم تو دستش نمیزارمشون چون الان لباساش همه آستین کوتاهه میترسم خدای نکرده جونش تو خطر بیوفته برای یه النگوتازه پروژه پوشک هنوز ادامه داره ها
مثل هیچکس
10 اردیبهشت 93 14:12
ببین چه قدر من خوبم تا اپ میکنی زود میام اینم به افتخار خودم
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
دروووووووووووود بر دوست جونی خودم
ساینا مامان آریان نهال نیوشا
10 اردیبهشت 93 17:21
ااااااااااااااااا ببخشید
مامانی آواخانوم
11 اردیبهشت 93 13:22
سلام خانوووووووووووووووووووووووووووم عزیز دلم خوبی؟چه خبرا؟ دلم حسابی براتون تنگ شده ببوس عزیزمو دوستتون دارم گم پیدا شدی ها؟؟؟؟؟
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
سلام ماهم همینطور شرمنده روی ماهتون هستم
ساینا مامان آریان نهال نیوشا
11 اردیبهشت 93 20:51
لیله الرغاءب شده یا رب دل ما افتاده به دامان کرامات شما تنها آرزوی ما به این شب گشته ربی قسمتم کن حرم کربلا و بلا
مامانی
11 اردیبهشت 93 21:31
مبارکت باشه عزیزم
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
ممنونم خاله جونم
امیرحسین کوچولو نفس ما
13 اردیبهشت 93 1:56
وای خداااااا.مردم از خنده،خیلی قشنگ نوشتی مامانی.... مامانی مواظب باش این گوشواره جدیدها مثل اون قبلی گوش دخملی رو اذیت نکنه... یه دنیا بووووووس برای فاطمه جونم.. گوشواره و تک پوش جدید مبارک
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
چشم شش دونگ مواظبمبووووووووس برای خاله نازنینم
خاله شيدا و روشا
13 اردیبهشت 93 11:01
سلام ماماني اين گوشواره هم ماجرايي بودهااا گوشواره هاش خيلي خيلي خوشگلن مباركش باشه النگوش هم نديده مطمئنم خوشگله ،چون ميدونم با سليقه هستيد،مگه ميشه زهره بود و با سليقه نبود
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
سلااااااام عزیزم وممنونم خانمیحتما از النگوش هم عکس میزارم .برمنکرش لعنت
مامانی آلما
13 اردیبهشت 93 12:34
سلام خاله جون. گوشواره هات خیلی خوشکلن. مبارک باشه
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
سلام خاله گلی ممنونم
مریم
13 اردیبهشت 93 13:46
سلام فاطمه خوشگلم نازم گوشواره های نو مبارک عزیزدلم موهاتم خیلی خوشگل شدن
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
سلااااااااااام عزیزم ممنونم خاله مریم جونم
بابای مهرسا
13 اردیبهشت 93 14:19
سلام گوشواره هاش خیلی نازن مبارکش باشه ایشالا فاطمه خانم همیشه سالم و دختری موفق واسه بابا و مامانش باشه
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
سلام ممنونم بابای مهرساجوننظر لطفته
الهام
14 اردیبهشت 93 10:40
عجب پروسه ای داشته این گوشواره حالا خوبه خاله زهرا بوده وگرنه جسارتاً شما همچنان اندر خم یک کوچه بودی خیلی نازه مبارکه فاطمه جون باشه من همیشه فکر می کردم پسرها دردسرشون زیاده با ختنه کردنشون ولی گویا مشکل دخترها هم کمتر از پسرها نیست عزیزم باید بگم که در نتیجۀ ناشی گری قبل از این که نظرات اون پست رو جایی کپی کنم پست و حذف کردم و در نتیجه نظرات شما پرید البته نظر خصوصی تون و قبلش خوندم و باید بگم شما خیلی لطف دارید ولی نظر دیگه تون و نخونده حذف کردم
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
بله خواهر میبینی اوضاع مارودقیقا هرکاری که من استارتشو میزنم آجیم به اتمام میرسوندشدردسرپسرها که دیگه هیچیاشکال نداره عزیزم دوباره میام نظر میدم
مامان پریسا
14 اردیبهشت 93 18:30
عجب پروژه ایی !!!!! اما بلاخره موفق شدید مبارک باشه
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
ممنونم خاله مریم مهربون
❀مامان علی❀
15 اردیبهشت 93 11:44
خصوصی
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
ممنونم عزیزم
مامان گلها
16 اردیبهشت 93 15:56
سلام مبارک باشه فاطمه خانم گل خیلی خوشکلن گوشواره هات. دقیقا" عین همینو ما قبل از تولد نسترن براش خریدیم.
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
ممنونم خاله گلی عزیزم واقعا پس مبارک نسترن جونم باشه
خاله صبا
16 اردیبهشت 93 18:36
عززیم چ نازه چه موها و چشای قشنگی ایشالله خدا برات حفظش کنه و هیچوقت چش نخوره موفق باشی بهم سر بزنی خوشحال میشم ، جرقه هم خوشحال میشه
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
چشمات قشنگ میبینه عزیزم بله باکمال میل نازنینم
مامانی آیلین
17 اردیبهشت 93 14:38
چقد نازی عسلم
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
ممنونم عزیزم
خاله صبا
17 اردیبهشت 93 16:59
واای ممنونم ، همچنین (لینکتون کردم)
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
خواهش گلم ممنونم
خاله زهرا
18 اردیبهشت 93 15:53
وای خدای من چقدر بلاشده تو این عکس.یه نیم رخ زیبا از عشق خاله. خداییش اگر فاطمه این خاله رو نداشت چکار میکرد. طرح تکریم از خودم
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
واقعا چکا میکرد
نهال
18 اردیبهشت 93 18:40
سلام منو لینک کنید
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
چشـــــــــــــــم
خاله مینا
18 اردیبهشت 93 23:19
آخی عزیزم چی همه سرت شلوغه ایشالا ک پروژه پوشکم ب سلامتی پشت سر بذاری
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
ممنونم پشت سر گذاشته شد
نهال
19 اردیبهشت 93 8:56
سلام عزیزم ممنون میشم منو لینک کنین
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
حتما عزیزم
ستارگان آسمان من
20 اردیبهشت 93 1:02
سلاااممم.....تولد عروسک خوشکلمون مبارکککک...وای خدا چه عسلی شدی خاله
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
خاله تولدش 6ماه پیش بودااااااااااا
مهدیه
20 اردیبهشت 93 11:09
مبارکه خاله بوس ایشالا سرویس عروسیت رو بندازی
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
ممنونم خاله مهربونم ایشااله
مامان شادی
21 اردیبهشت 93 13:33
هاهاها عجب پروسه طولانی ای بوده ایشالا طلاهای عروسیشو براش بخرین
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
ممنونم خاله عزیزم
مامان فرنيا
22 اردیبهشت 93 11:11
واقعا عجب پروژه اي اما مبارك باشه و خدا را شكر پروژه ختم به خير شد
زهره مامانی فاطمه
پاسخ
ممنونم مامان فرنیا جونم
milad
31 اردیبهشت 93 12:29
kheyli bahale