فاطمه برای دومین بار رفت عروسی
دخترم برای دومین بار بعداز تولدت رفتی عروسی ایشااله برای 10000000000بار هم بری نفســــــــم. عروسی اول برادر زن عموی بابا مجتبی بود.عروسی دوم که این عکس متعلق به اونه عروسی دختر همکار مامانی بود ایشااله همش بری عروسی دخترعزیـــــــزم.میخوام بگم ایشااله عروسی خودت ولی بابایی گفته شمارو شوهر بده نیِِِِِِِِِِِِِِِِـــــــــست
راستی اونجا با بچه های همکارم به نام محمدطاها وفاطیما همبازی بودی که عکس هم با فاطمیما گرفتی ولی تو گوشی خاله زهرا هست بعدا میزارم تو وبلاگت
یه عکس دیگه تو ادامه مطالب هست ببینید لطفا
راستی اونجا خوب تماشاکردی آمدیم تو ماشین تا بابایی ضبط ماشینو روشن کرد تو هم شروع کردی خیلی خوشگل وباحال رقصیدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی