فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

فاطمه نفس مامان♥♥♥

حالم خوبه باتو عزیزدلم

عیدفطر

      عیــــــــدفطـرمبارک           اینم دعای من برای دوستای گلم پروردگارا: یک ذ هن آرام... یک تن سالم... یک خواب شیرین... یک خیال راحت یک روزقشنگ.... یک خبرخوش.... یک خوشی ازته دل... نصیب دوستانم کن...آمیــــــــــــــن   ...
29 مرداد 1392

شهادت مولای متقیان علی (ع) تسلیت باد

  دل را ز شرار عشق سوزاند علی(ع) ، یک عمر غریب شهر خود ماند علی(ع)     وقتی که شکافت فرق او در محراب، گفتند مگر نماز می خواند علی(ع)       شهادت مولای متقیان علی (ع) تسلیت باد     ...
29 مرداد 1392

بلاخره تمام شد

دیشب بلاخره مسابقه نی نی وبلاگ تمام شد. فاطمه من با136رای... نفر166شد .....البته ازبین700شرکت کننده هرچندجزنفرات.برنده نبودچون من.دیگه وسطای مسابقه کم.آوردم ولی ازهمه کسایی که گفته یانگفته به دخملم رای دان تشکر میکنم ومیگم که هرنی نیی برای پدر مادرش برندس ازهمینجابه دوستای عزیز دخترم که جزنفرات برنده بودن تبریک میگم علیرضاجون نفرچهارم علی آقاخوشتیپ نفریازدهم آلماجون نفربیست وچهارم ایشااله توی تمام مراحل زندگیشون اول وبرنده باشن   ...
29 مرداد 1392

فاطمه درسبد

پنج شنبه هارو خیلی دوست دارم با دخملم توی خونه کلی بازی ودعوا و... بهش میگم برو نفسم با عروسکت بازی کن .میبینم بطور مسالمت آمیز باعروسکش نشستن رو دوچرخش   کیفشو انداخت رو کولش البته باکمک من فاطمه کجامیری: الیــــــــــــدا   به معنی مسجد باکی میری: بابابوون رفتم لباساشو بزارم توی ماشین لباسشویی، سبد توسط فاطمه به غنمیمت  رفت تلاش فاطمه برای حفظ تعادل و نیافتادن   ...
28 مرداد 1392

فاطمه کجاست؟؟؟

  خیلی جالبه بجای اینکه ما فاطمه رو سرگرم کنیم فاطمه خانم با اینکاراش مارو سرگرم میکنه خودشو به زور واصرار از مامان جونش جا میده توی این ساک تا ما دنبالش بگردیم بعدم دیگه در نمیاد   حالا فاطمه پیدا شده از توی ساک در نمیاد اصرار که دوباره برم قایم بشم از ما اصرار از فاطمه التماس نه نه نه ...
28 مرداد 1392

فاطمه باکیف وکفش خاله

خاله  بی نوا ظهر از سرکار زودتر ازمن میره خونه  بعد از کلی بازی کردن وسربه سرگذاشتن بادخملم بیهوش میافته ومیخوابه. ظهر چهارشنبه از سرکار که رفتم خونه مامانجون دیدم دخملم در یک حرکت خودجوش وهمیشگی رفت سرجاکفشی ویکی از هزار جفت کفش خالشو پوشید وباهاش آمد توی اتاق خالش وکیفشو برداشت انداخت رو دوشش و درجواب من که گفتم فاطمه کجامیری گفت اره به معنی اداره فاطمه دنبال چی میگردی: بوپ به معنی پول این چیه پول که نیست: نه ددر به معنی دفتر ...
28 مرداد 1392

فاطمه درسرزمین عجایب

جمعه شب رفتیم پارک ولی به دلیل گرمی هوا دخملم نتونست خیلی بازی کنه برا همینم شنبه که باز تعطیل بود رفتیم سرزمین عجایب تا دخملم حسابی بازی کنه البته بابامجتبی ویه کوچولو منم بازی کردم راستی خاله زهرا هم باهامون آمد خاله زهرا وبابامجی دارن یادت میدن چه جوری بازی کنی   ماشین بازی با خاله زهرا ...
21 مرداد 1392

بیست و سومین ماه تولد فاطمه جونم

   بیست و سومین ماه تولدت مبارک عزیز دلم   امروز که بیست وسه ماه از عمر قشنگت میگذره میخوام یکم برات از شیرین زبونی هات بنویسم که من عاشقشونم. نفسم هنوز جمله نمیگی یعنی خیلی باهات تمرین میکنم ولی دوتا کلمه رو باکلی فاصله میگی مثلا بهت میگم بگو بابا بیا: ا ولا که میگفتی بابااشاره دست میگفتی بیا حالا تازگی ها میگی بـــــــــــــابــــــــــــــابیووووووووووو بستنی: بدی الله اکبر یاهرچیزی که ربط به نماز خواندن داشته باشه (مسجد ،حسینه ): الــــــــــــی دا تاب یاهرچیزی که ربطی به تاب داره اعم از (پارک ،سبزه ،درخت): تاب تاب تاب خوابیدن : نانا به معنی لالا ...
20 مرداد 1392

فاطمه در تولد

  بهار ،فاطمه ،مبینا پنج شنبه شب تولد عاطفه (دخترعمه من بود) لازم به ذکر است عکس عاطفه خانم به درخواست خودش در وبلاگ زده نشد     اینم کیک تولد خوشمزه   این عکس از قلم افتاد فاطمه آماده برای رفتن به تولد توی حیاط خونه مامان جونی قربونت برم نفســــــــــــــم ...
13 مرداد 1392

فاطمه ما یه مورچه داشت

  این مورچه ای که بالا مشاهده میکنید و قدش از بنده هم بلندتره به   دیوار اتاق فاطمه خانم آویزون بودکه طبق معمول پس از خروج بابامجتبی   از خانه وبه دنبال آن گریه فاطمه از دیوارکنده وبه فاطمه خانم داده   شد(طولانیه بیا ادامه مطالب )       تلاش برای بغل کردن مورچه (که  فاطمه بهش میگه مومه )   اگر فکر کردید خودش گذاشت توی تاب سخت در اشتباهید   حالا فاطمه میخونه  تاب تاب تاب   قربونت برم الهی خسته شدی نشستی روزمین اصرارکه مومه هم بشینه پیشم ...
12 مرداد 1392