فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

فاطمه نفس مامان♥♥♥

حالم خوبه باتو عزیزدلم

سفر مشهد (1)

سفر ما قرار بود از سه شنبه بعداز ظهر با پرواز به سمت مشهد آغاز بشه(چون بابا مجتبی اصلا مرخصی نداشت وباید شنبه صبح میرفت سرکار ) ماهم قرار بود سه شنبه بعداز ظهر بریم وجمعه بعداز ظهر هم برگردیم که به دلیل تاخیر فراااااااااااااوون تا ساعت 11/30 شب در فرودگاه اهوازمعطل شدیم البته خدارو شکر که باخانواده رفته بودیم ودر نگهداری فاطمه خیــــــــــــــلی کمک کردن ولی خوب اونا هم یه حوصله ای دارن دیگه دیگه کاری نمونده بود که برای سرگرم کردن فاطمه انجام بدیم از چهره بابام پیداست که چقدر خسته شده بودیم بنده خدا بابام روزه هم بود حالا هرچی بهش میگیم بیا پایین دیگه مگه قبول میکرد همسری وبابام درحال راضی کردن فاطمه برای پایین امدن ...
3 خرداد 1393

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضـــا(ع)

  ولادت حضرت علی (ع) و روز پدر را به همه دوستان عزیزم وهمسرهای مهربونشون  تبریک میگم به پدرنازنینم وهمسر عزیزم تبریک صمیمانه و از صمیم قلب میگم دوستــتــون دارم زیــاااااااااااد ما در روز ولادت حضرت علی(ع) عازم مشهد هستیم ایشااله دعا گوی همه دوستان خوبم هستم ...
22 ارديبهشت 1393

فاطمه سی ودو ماهه

مهم ترین اتفاق ماهگی دخملی از پوشک گرفته شده  دیگه کار بجایی رسیده که هروقت طبق ضرورت میخوام پوشکش کنم میگه مامان من بزرگ شدم پوپکم نکن خیلی نسبت به قبل از نظر لجوجی بهتر شده ومن ازاین موضوع خیلی خوشحالم احساس میکنم الان دیگه حرفمو کاملا درک میکنه وقتی باهاش تماس میگیرم میگه مامان من گریه نکردم تا تو زود بیایی                                                    ...
20 ارديبهشت 1393

گوشواره هااااااااااااااا

2سالگی فاطمه جونم بود که گوشاشو سوراخ کردم بدون هیچ مشکلی (اولین گوشوارها درسن دوسالگی ) بعداز یک هفته که گوشوارهای طلا رو گذاشتیم توی گوشش موقع حمام دادنش خاله زهرا متوجه میشه که پایین گوشواره ها تیز بوده ووگردن فاطمه جونمو زخم کرده (تولد 2سالگی وگوشوارهایی که گردن دخملی رو زخم کردن ) گوشوارها رو درآوردیم این سری براش حلقه ای خریدم که یکیشو براحتی گذاشتیم ولی برای دومی فاطمه دیگه اصلا اجازه نداد که بزاریم بعداز چندروز هم که با هزار زحمت امدیم بزاریم گوشش خون آمد وکلا بیخیال گوشواره شدم وفاطمه خانم تا تقریبا 6ماه فقط یکی از گوشهاش  گوشواره  داشت وسوراخ اون یکی گوشش بسته شد ...
10 ارديبهشت 1393

فاطمه کدبانوووووووووو

فاطمه در کنار خونش که خاله زهرا بهش عیدی داده وقتی عروسکشو میزاره توی ماشین برا شستن منتظر شسته شدن حالا دیگه عروسک شسته شده. کله عروسکه گیر کرده درنمیاد هی میگفت مامان بیا دربیار، بنده مشغول عکاسی اونایی که در پای فاطمه خانم مبینید آستین دست هستن حالا چرا توی پای فاطمه هستن بنده هم نمیدونم بهش میگم مامان مگه جورابه که کردیشون پات، میگه نه شلواره ...
3 ارديبهشت 1393

روزتون مبارک♥

برای خوشبخت بودن، مادربـودن کافیست زن شکوفه ایست که هنگام غنچه بودن دوست داشتنی، موقع گل کردن عشق ورزیدنی ودر وقت پژمردن پرستیدنی است . ولادت حضرت فاطمه (س) برتمام مادران عزیز ومهربون مبارکباد . ...
30 فروردين 1393

فاطمه در31ماهگی

حال وهوای بهاری آدم فقط دلش میخواد بخوابه و پیاده روی کنه وخلاصه هر کاری بکنی غیراز اینکه از صبح تا بعدازظهر بیای سرکار عکسها مربوط به سیزده بدره که به دلیل بارندگی شدیدتو شهرمون، بعداز ظهریکساعتی زدیم بیرون درحد یه سبزه گره زدن به درشد دختر قشنگم     ماهگیت   مبارک نازنینم مهارتهات تواین ماه فوق العاده زیاد بود جمله بندیهات کامل .این تغییر ساعتها باعث شده دیگه صبحها بیدارنیستی که میبرمت خونه مامان جون گریه کنی ومن ازاین موضوع خیلی خوشحالم . کلا به نظر خودم خانمتر شدی  وقتی زنگ میزنم خونه مامانم اینافاطمه گوشی رومیگیره میگه مامان زودبیا. ...
20 فروردين 1393

فاطمه در نوروز 93

لحظه های پایانی سال92 روز اول عید موقع رفتن به عیددیدنی دخملی از روز دوم عید تب ولرز شدید داشت خیلی اذیت شدیم سفرمون به رباط(باغملک) هم کنسل شد وموکول شد به روز چهارم عید که با خانواده همسری جمعیت ٣٥نفری رفتیم رباط خیلی خوش گذشت وخوب بود عکس بالا مربوط به یکی از باغهای رباط است فاطمه بهمراه دخترعمه ودخترعموش(بهار وکیانا)   ...
8 فروردين 1393